به گزارش مشرق،کانال ابوقاسم در ایتا در مطلبی با عنوان آرایش اقتصادی شرق و اهمیت مکران نوشت:

براساس یک فهم عمومی از شرایطی که در اقتصاد جهانی در سه دهه آینده شکل خواهد گرفت انتقال مرکز ثقل قدرت و تغییر جغرافیای اقتصادی از غرب به شرق آسیا دور از ذهن نیست.

آمارهای جهانی از رشد تولید ناخالص داخلی کشورهای شرقی نشان می دهد اقتصادهای برتر جای خود را به چین،هند،اندونزی،ژاپن و کره جنوبی و تعدادی دیگر از کشورهای در حال توسعه در آمریکای لاتین خواهد داد اما اقتصاد جهانی متمایل به شرق آسیا خواهد شد.

آمریکا و غرب برای حفظ ارزش های لیبرال دموکراسی و برتری هژمونی خود در جهان گزینه های مشخصی را در خاورمیانه ،شرق اروپا و شرق آسیا پیگیری می کنند.

عدم تمرکز قدرت و افزایش رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه و مستقل مهم ترین تهدید برای کاهش پشتیبانی از ارزش های جهانی آمریکا و غرب محسوب می شود و هرچند با قدرت های شرقی همراهی راهبردی ندارند اما استقلال اقتصادی و تجاری و عدم پشتیبانی سیاسی آن ها از آمریکا منجر به تضعیف هژمونی آمریکا شده و خواهد شد.

مکران،اقیانوس هند_اقیانوس آرام و دریای چین بزرگ ترین بستر دریایی برای تجارت قدرت های شرقی نوظهور است، ویژگی های راهبردی این مناطق و بازار تجاری بالا در عرضه و تقاضا و نقش ژئوپولتیکی آن در آرایش اقتصادی و امنیتی آینده آمریکایی ها را بر این داشت که فرماندهی دریایی آمریکا در اقیانوس هند را تشکیل دهند و موازنه جدیدی با نیروی دریایی چین در اقیانوس را خلق کردند.

بنابراین چابهار و مکران برای ایران و البته آمریکا،چین و هند بسیار اهمیت دارد و این منطقه به دلیل اینکه در آرایش اقتصادی وامنیتی آینده در شرق،میان دوگانگی هند و چین نقش بسیار مهمی خواهد داشت، محلی برای تنش های تجاری و اقتصادی و امنیتی میان قدرت ها خواهد بود .

بیش از ۹۰ درصد مبادلات تجاری چین به عنوان بزرگ ترین صادرکننده و وارد کننده جهان در پهنای آب های آزاد و تنگه مالاکا عبور می کند مساله ای که برای سایر کشورهای شرقی همین شرایط را دارد.

تحلیل درست آینده می تواند وظیفه و اولویت حال ما را تعیین کند .

آرایش اقتصادی آینده به ما می گوید اگر بخواهیم در این معادلات حضور داشته باشیم باید رشد اقتصاد و تولید داخلی کشور به عنوان پشتیبان واقعی از سایر مولفه های قدرت اعم از نظامی و علمی و موقعیت ژئوپولتیکی و منابع و... هماهنگ با فهم از آینده نمود عینی پیدا کند و برای این به خلق ابتکارات راهبردی نیاز داریم

فهم از آینده دنیای شرقی آمریکا را بر این داشت که با کشورهای متعدد شرقی از استرالیا گرفته تا ژاپن و کره جنوبی و مالزی و فیلیپین تا هند روابط راهبردی و با برخی پیمان نامه های امنیتی و دفاعی نظیر ناتو منعقد کند تا چین را به عنوان کشور پیشتاز در رشد اقتصادی و قدرت سرمایه گذاری جهانی و همچنین تصاحب سکوهای علمی و تکنولوژیک مهار کند .

راهبرد آمریکا متمرکز سازی قدرت های نوظهور و زیرساخت های قدرت در بعضی از کشورهاست موضوعی که آن ها در تعدادی از کشورهای شرقی موفق به اجرای آن شدند و در برخی نیز نتوانستند مانع توسعه و افزایش قدرت آن ها شوند.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.